نسل جدید فلسطین چگونه کارتهای اسرائیل را به هم میریزد؟
تاریخ انتشار: ۱ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۴۳۴۱۴
گرچه به گفته دیوید بن گوریون نسل جدید فلسطینیان شباهتی به نسلهای قبلی ندارد، اما بر خلاف پیشبینی او، این نسل نه تنها آرمان فلسطین را فراموش نکرده، بلکه آن را تا آستانه پیروزی پیش خواهد برد. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، تحولات این روزهای فلسطین یادآور انتفاضه دوم در سال 2000 است که اولین انتفاضه مسلحانه فلسطین محسوب میشد؛ انتفاضهای که به مدت 5 سال ادامه داشت و در نهایت با فریبکاری تیم سازش (تشکیلات خودگردان فلسطین) و برخی حکام عربی و با وعدههای دروغین چون تشکیل دولت مستقل فلسطینی متوقف شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مسیر مقاومت در فلسطین از اولین انتفاضه مسلحانه
بعد از این مرحله، مقاومت در فلسطین عمدتا منحصر به گروههای مستقر در نوار غزه و در راس آنها حماس و جهاد اسلامی بود و بعد از شکست رژیم اشغالگر در جنگ جولای 2006 مقابل حزبالله، گروههای فلسطینی در غزه انگیزه و جان تازهای برای تقویت مقاومت در برابر دشمن صهیونیستی یافتند؛ به طوری که طی این دو دهه جنگهای متعددی میان ارتش رژیم اسرائیل و مقاومت غزه درگرفت.
در جنگهایی که بعد از سال 2008 میان گروههای مقاومت فلسطین و رژیم صهیونیستی اتفاق افتاد، فلسطینیان برای نخستینبار از سلاحهای پیشرفته و موثر به ویژه در حوزه تسلیحات موشکی استفاده کردند که نقش عمدهای در تغییر معادلات درگیری داشت. نقطه اوج تغییر توازن وحشت در فلسطین مربوط به جنگ مه سال 2021 است که تحت عنوان نبرد «شمشیر قدس» شناخته میشود. این جنگ همچنین آغاز یک تحول راهبردی بیسابقه در تاریخ درگیری فلسطینیان با اشغالگران صهیونیست بود؛ جایی که برای اولین بار همه فلسطینیان در سراسر این سرزمین تاریخیِ اشغال شده و حتی اراضی 1948 با یکدیگر متحد شدند.
اتحاد بی سابقه فلسطینیها بعد از شمشیر قدس
نبرد شمشیر قدس جنگی بود که مقاومت غزه برای دفاع از مردم قدس و مسجدالاقصی در برابر تجاوزات دشمن وارد آن شد و نمایشی بیسابقه از قدرت نظامی و موشکی خود ارائه داد و 6 میلیون شهرکنشین صهیونیست حدود دو هفته از ترس موشکهای مقاومت در پناهگاهها ماندند. این جنگ شکستی خفتبار برای ارتش اسرائیل رقم زد که به لطف حمایتهای نامحدود آمریکا مجهز به پیشرفتهترین سلاحهای روز دنیاست. به این ترتیب مقاومت یکپارچه فلسطین وارد مرحله انتقالی جدید شد. نقطه عطف این مرحله آنجاست که دیگر مردم فلسطین تشکیلات خودگردان در رامالله را مرجع خود نمیدانند و اعتمادی به آن ندارند. این امر مسیر مقاومت را برای پیروزی در برابر دشمن اشغالگر بسیار هموارتر میکند.
به همین دلیل است که بعد از نبرد شمشیر قدس، محافل امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی بارها درباره وقوع انتفاضه سوم فلسطین که سناریویی مرگبار برای این رژیم رقم خواهد زد هشدار دادهاند. البته ترس اشغالگران از وقوع انتفاضه جدید فلسطین، بیجا نیست؛ چرا که شاخصهای این انتفاضه روز به روز نمایانتر و بیشتر میشود.
پایان ثبات و امنیت اسرائیلیها در فلسطین
اولین شاخص آغاز دومین انتفاضه مسلحانه فلسطین، تبدیل شدن کرانه باختری به بستر عملیاتهای ضد صهیونیستی است. البته عملیاتهای استشهادی که عمدتا توسط جوانان فلسطینی انجام میگیرد، بعد از جنگ 2014 به شکل قابل توجهی نمایان شد و علت آن اعتماد فلسطینیان ساکن کرانه باختری به مقاومت در غزه بود که بعد از این جنگ ثابت کرد تنها مقاومت است که شایستگی هدایت روند مبارزه با دشمن و آزادسازی فلسطین را دارد. این اتفاق دقیقا 7 سال بعد از تقسیم مناطق فلسطینی به دو قسمت در سطوح امنیتی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی اتفاق افتاد؛ جایی که صهیونیستها تلاش داشتند فلسطینیان نوار غزه را از قدس و کرانه باختری جدا کنند و هدف اصلی آنها تضعیف روحیه مقاومت میان مردم فلسطین و چندپاره کردن این ملت و نیز نابودی گروههای مقاومت از جمله حماس بود.
اما بعد از نبرد شمشیر قدس که همه کارتهای آمریکا و اسرائیل را در معادلات درگیری با مقاومت به هم ریخت، عملیاتهای استشهادی یا «مقاومت فردی» نه تنها در کرانه باختری بلکه در قدس و اراضی اشغالی 1948 نیز شدت گرفت که از این مرحله تحت عنوان مرحله «پایان ثبات و امنیت اسرائیلیها در فلسطین» یاد میشود. در سایه جوِ ایجاد شده در فلسطین اشغالی خود صهیونیستها به این نتیجه رسیدهاند که در هیچ کجای این سرزمین احساس امنیت ندارند و هرلحظه ممکن است جان آنها به خطر بیفتد.
فرار سرمایهگذاران و شرکتهای فناوری به خارج از اراضی اشغالی و تشدید مهاجرت معکوس یا همان سفر بیبازگشت یکی از شاخصهای نگرانی صهیونیستها درباره آینده خود در فلسطین در سایه ناامنیهای گسترده است. البته همه اینها جدا از بحران داخلی پیچیده رژیم صهیونیستی میباشد و ما اینجا صرفا درباره ترس اسرائیلیها از مقاومت صحبت میکنیم.
نسل جدید فلسطین به دنبال تحقق آرمان ملت فلسطین
قابل توجه است که اغلب عاملان عملیاتهای استشهادی در کرانه باختری یا قدس و حتی اراضی اشغالی 1948 هیچگونه وابستگی به گروههای مقاومت ندارند و کاملا به صورت خودجوش دست به عملیاتهای ضد صهیونیستی میزنند و حتی بیشتر آنها زیر 20 سال هستند. نتیجه چنین رویکردی تشکیل گروههای جوان و مستقل در کرانه باختری همچون گردانهای نابلس و جنین و «عرینالاسود» (بیشه شیران) است که طی دو سال گذشته خواب را بر صهیونیستها حرام کردهاند.
این به معنای ظهور نسل جدید فلسطین است که هیچ شباهتی به نسلهای قبلی ندارند. نسل فلسطینیان دهه 40 میلادی که شاهد آغاز اشغالگری صهیونیستها بودند به ارتشهای عربی برای آزادسازی فلسطین امید داشتند و لذا اقدام موثری برای مقاومت در برابر اشغالگران انجام ندادند. بعد از شکست اعراب در جنگ ژوئن 1967 و امضای معاهده شوم «کمپ دیوید» میان دولت وقت مصر با رژیم صهیونیستی نیز نسل بعدی فلسطینیها از ادامه مبارزه مایوس شدند و با روی کار آمدن تیم خائن سازش در چارچوب تشکیلات خودگردان فلسطین و امضای معاهدههای «اسلو» مسیر مبارزه فلسطینیان بسیار محدود شد.
کمینهای جنین؛ پدیدهای نو در مقاومت فلسطینابعاد و اهمیت راهبردی عملیات «جنین»/ ابتکارهای مقاومت ارتش اسرائیل را زمینگیر کردتحلیل تحولات فلسطین|عملیات «جنین» بیانگر انتقال از عملیات فردی به عملیات جمعی در «کرانه باختری» استنقش راهبردی انقلاب اسلامی ایران در احیای آرمان فلسطین
پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 یک نقطه امیدوارکننده برای ملت فلسطین بود؛ زیرا در شرایطی که اغلب دولتهای عربی مستقیم و غیرمستقیم اسرائیل را به رسمیت شناخته بودند و آرمان فلسطین درحال محو شدن بود، انقلاب ایران به رهبری امام خمینی (ره) بار دیگر مسئله فلسطین را در کانون توجهات جهانی قرار داده و اجازه نداد که فلسطین از نقشه دنیا حذف شود.
بعد از شکلگیری گروههای رسمی مقاومت همچون جهاد اسلامی و حماس نیز فلسطینیها به ادامه روند مبارزه امیدوار شدند تا اینکه از سال 2000 و با شکست تحقیرآمیز ارتش پرمدعای اسرائیل مقابل حزبالله لبنان و ظهور محور مقاومتی که از ایران تا لبنان و سوریه و عراق و فلسطین و حتی یمن کشیده شده، نسل جدید فلسطین جان تازهای گرفت و این خط بطلانی بر نظریه «دیوید بن گوریون» اولین نخستوزیر رژیم اشغالگر بود که درباره واکنش فلسطینیها به اشغالگری این رژیم گفته بود: «پیران میمیرند و جوانان فراموش میکنند». حتی میبینیم نسل جدید عربی در کشورهایی که دولتشان با صهیونیستها سازش کرده نیز به موضع ضد صهیونیستی خود پایبندند و نمونه بارز در این زمینه عملیات ضد اسرائیلی شهید «محمد صلاح» سرباز 20 ساله مصری در مرز جنوبی فلسطین اشغالی طی هفتههای گذشته بود.
اما این روزها «جِنین» در کرانه باختری تبدیل به نماد مقاومت فلسطین شده و جوانان این منطقه معادلات بیسابقهای در تاریخ درگیری با دشمن صهیونیستی رقم زدهاند. درحالی که عملیاتهای ضد صهیونیستی در کرانه باختری تبدیل به یک خبر عادی در رسانههای عبری شده، اما در هفته جاری تنها طی 24 ساعت صهیونیستها 2 شوک بزرگ از جانب جوانان فلسطینی دریافت کردند که اولی مربوط به یک عملیات انفجاری در مسیر خودروی زرهی پیشرفته ارتش اسرائیل در روز دوشنبه 19 ژوئن در جنین بود که هر 7 سرنشین این خودرو به شدت مجروح شدند.
از آنجایی که این نظامیان صهیونیست قادر به خروج از کمین رزمندگان مقاومت نبودند رژیم صهیونیستی مجبور شد برای نجات آنها برای نخستین بار از زمان انتفاضه دوم، برای حمله به جنین از نیروی هوایی استفاده کند.
کمینهای جنین؛ پدیدهای نو در مقاومت فلسطینابعاد و اهمیت راهبردی عملیات «جنین»/ ابتکارهای مقاومت ارتش اسرائیل را زمینگیر کردتحلیل تحولات فلسطین|عملیات «جنین» بیانگر انتقال از عملیات فردی به عملیات جمعی در «کرانه باختری» است
عملیات دوم مربوط به عملیات تیراندازی یک گروه 3 نفره فلسطینی در رامالله به فاصله 24 ساعت از عملیات جنین است که برای گرفتن انتقام خون 6 شهید فلسطینی که در یورش وحشیانه نظامیان صهیونیست به اردوگاه جنین به شهادت رسیده بودند، انجام شد. در عملیات رامالله 4 صهیونیست کشته و 4 تن دیگر به شدت زخمی شدند.
پیامهای استراتژیک عملیاتهای «جِنین» و «رامالله»
دو عملیات موثرِ ضد صهیونیستی طی تنها 24 ساعت در کرانه باختری حامل چندین پیام راهبردی مهم است که بارزترین آنها به شرح زیر میباشد:
- نقشه کابینه نتانیاهو و وزرای فاشیست آن برای سرکوب مقاومت در فلسطین از خلال افزایش فشارهای نظامی نتیجه معکوس داشت.
-هر تحرک کوچک و بزرگ از جانب رژیم اشغالگر در کرانه باختری و سایر مناطق فلسطین با واکنش سریع و موثر فلسطینیان همراه خواهد بود.
-نسل جوان فلسطین تنها گزینه شکست اشغالگران را مبارزه مسلحانه میداند و دوره تبعیت از تشکیلات خودگردان و امید واهی به سازش با صهیونیستها به پایان رسیده است.
-محاسبات رژیم صهیونیستی برای وادار کردن فلسطینیان به عقب نشینی از خلال تهدید و لفاظیهای مکرر علیه مقاومت تاثیری در موضع این مردم نداشت و حتی نتیجه آن برعکس تصور اسرائیلیها و شخص نتانیاهو بود.
-سلاحهای جدیدی که جوانان فلسطینی در عملیاتهای خود استفاده میکنند بیانگر آغاز مرحلهای پیشرفته از توسعه توانمندیهای نظامی فلسطین است که پیشتر تنها محدود به نوار غزه بود اما اکنون حتی سیگنالهایی درباره دستیابی کرانه باختری به فناوری موشکی نیز وجود دارد.
-رژیم صهیونیستی علیرغم استفاده از پیشرفتهترین ابزارهای جاسوسی و اطلاعاتی و نیز هماهنگی امنیتی با تشکیلات خودگردان در کرانه باختری قادر به ردیابی سلاحهای جوانان فلسطینی در این منطقه نیست.
-مقاومت تبدیل به یک رویکرد و استراتژی کلی در میان همه فلسطینیان شده و دیگر منحصر به گروههای مقاومت در نوار غزه نیست.
-در مرحله جدید رژیم صهیونیستی با نسلی از جوانان فلسطینی و عرب مواجه است که شباهتی به نسلهای قبلی ندارد و معاهدههای خائنانه «اسلو» را به رسمیت نمیشناسد و تنها با نابودی اسرائیل راضی میشود.
«حییم وایزمن» اولین رئیس رژیم غاصب اسرائیل که همانند دیگر صهیونیستها در رویای تثبیت موجودیت این رژیم در منطقه و عادیسازی با همه اعراب بود، در اوایل اشغالگری در فلسطین درحالی که به قدرت نیروی هوایی ارتش اسرائیل در سایه حمایتهای بی حد و حصر آمریکا بسیار مطمئن بود گفت که «نیروی هوایی اسرائیل، اعراب را تسلیم و مجبور به سازش خواهد کرد». اما امروز میبینیم که همین نیروی هوایی ارتش دشمن صهیونیستی که پیشرفتهترین سلاحها را از ایالات متحده و اروپا دریافت میکند، در برابر شهر کوچک جنین زمینگیر شده و قادر به متوقف کردن جوانان فلسطینی نیست.
این نشان میدهد که برتری و قدرت نظامی نمیتواند عامل تعیینکننده برای پیروزی در هر جنگی باشد و ایمان و اراده برای دفاع از سرزمین قویتر از هر سلاحی است؛ سلاحی که صهیونیستها فاقد آن هستند، چرا که میدانند فلسطین متعلق به آنها نیست.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: تشکیلات خودگردان گروه های مقاومت نسل جدید فلسطین کرانه باختری جوانان فلسطینی رژیم صهیونیستی مقاومت فلسطین ضد صهیونیستی ارتش اسرائیل صهیونیست ها اسرائیلی ها نیروی هوایی فلسطینی ها شمشیر قدس نوار غزه رام الله بی سابقه سلاح ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۴۳۴۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وعده صادق، عبور از بازدارندگی خودساخته رژیم صهیونیستی بود
سردار سرلشکر «غلامعلی رشید» فرمانده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا (ص) در گفتوگویی به عملیات طوفانالاقصی، عملیات وعده صادق، سیاست جمهوری اسلامی ایران در قابل رژیم صهیونیستی و وضعیت کنونی این رژیم اشغالگر پرداخت.
در ادامه، مشروح این گفتگو را میخوانید:
عملیات ۷ اکتبر حماس را چگونه ارزیابی میکنید و فکر میکنید مهمترین دستاورد این عملیات چه بود؟
مهمترین دستاورد این عملیات این است که پوشالی بودن اسرائیل نمایان شد. پایههای ارتش اسرائیل به عنوان نیرویی که به این شکل پرمدعا و این ارتش دروغگو که طی این ۷۰ سال ادعا میکرد من بی حریفم؛ من کسی بودم که ارتش مصر را شکست دادم، ارتش اردن را شکست دادم، ارتش سوریه را شکست دادم، فروریخت؛ رژیمی جعلیای که در این سالهای اخیر هم مأموریت دارد که علیه ما رجزخوانی کند. این نکته بسیار مهمی است.
شهید حاج قاسم سلیمانی میگفت هر دولتی در عالم یک ارتش دارد، اما در اسرائیل برعکس است؛ یک ارتش وجود دارد که آن ارتش یک دولت جعلی ساخته است؛ یعنی ما فقط با یک نیروی نظامی مواجهیم و نه چیزی بیشتر. اینها آمدند و چیزی را در اینجا کاشتند که به خیال خودشان از آن یک کشور به وجود بیاید؛ اسرائیل مفهومی شبیه ایمپلنت در دندانپزشکی است که انگلیسیها و کشورهای غربی آن را کاشتهاند و حیات اسرائیل هم به غرب وابسته است.
یعنی اگر روزی غرب نباشد، اسرائیل یک شبه فرو میپاشد و برعکس هم هست؛ یعنی اگر اسرائیل فروبپاشد، غرب هم فرومیپاشد. اسرائیل در ایران سفارت ندارد، اما تمام سفارتخانههای غربی به او کمک میکنند. از اطلاعات و هر کمکی اعم از سیاسی، نظامی، رسانهای و… نیاز داشته باشند، در اختیارشان قرار داده میشود.
جمهوری اسلامی ایران بارها به وضوح بیان کرده است که اسرائیل غاصب و اشغالگر باید از بین برود؛ این آرمان در عرصه واقعیت تا چه اندازه دستیافتنی است؟
این نکته را اینجانب عرض کنم که متأسفانه برخی از اساتید دانشگاه و روشنفکران مغالطه کردهاند که جمهوری اسلامی ایران، گفته ما میخواهیم اسرائیل غاصب را نابود کنیم؛ در حالی که رهبری و مقامات جمهوری اسلامی همیشه گفتهاند که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام سیاسی به کمک همه دولتها و ملتهای مسلمان باید اسرائیل غاصب و متجاوز را که قبله اول مسلمین و سرزمین ملت مسلمان فلسطین را اشغال کرده، شکست دهد و نابود کند.
چیزی که برای فرماندهان ارتش اسرائیل آزاردهنده و مایه کابوسشان است، همین شکنندهبودنشان است؛ و کابوس آزاردهنده برای فرماندهان اسرائیل این است که اینها میگویند فقط هزار و ۱۰۰ نفر به ما حمله کردند و ما را به این شکل به هم ریختند؛ حماس ۳۰ هزار رزمنده دارد؛ اگر ۱۰ هزار نفر از این رزمندگان بار دیگر غافلگیرانه به ما حمله کردند، به همراه ۱۰ هزار نفر از رزمندگان حزبالله لبنان و ۲ یا ۳ هزار نفر از این جوانان کرانه غربی، کار اسرائیل تمام میشود. تازه این رقم بخش کوچکی از قوای آنهاست.
رژیم اسرائیل سرزمین بسیار کوچکی دارد؛ یک بار در خردادماه سال گذشته در یکی از جلسات مستمری که با فرماندهان ارشد نیروهای مسلح سپاه و ارتش داشتیم با اشاره به عملیات بیتالمقدس مقایسهای بین شیوه اقدام ما در این عملیات و وضعیت اسرائیل انجام دادم؛ وسعت عملیات بیتالمقدس ما در جنگ در برابر عراق شش هزار کیلومتر مربع بوده است.
یعنی ما وسعت جغرافیایی فلسطین اشغالی را در این عملیات آزاد کردیم؛ ما نقشه این منطقه را روی نقشه جغرافیایی فلسطین اشغالی گذاشتیم؛ از مرزهای جنوب لبنان یعنی نیمه شمالی خاک فلسطین اشغالی را پوشاند تا اطراف کرانه غربی و تا اشدود را پوشاند؛ یعنی تا جنوب تلآویو.
یعنی ما دیدیم که مراکز حکومتی، مراکز نظامی، مراکز جمعیتی و مراکز اقتصادی همگی در این منطقه قرار میگیرند؛ مابقی مناطق جنوب اسرائیل عمدتاً بیابانی است؛ مناطقی مثل صحرای نقب و اطراف غزه تا بندر عقبه همگی بیابان هستند و جمعیت قابل توجهی در آنجا وجود ندارد.
عمده جمعیت یهودی و اعراب قدیم ۱۹۴۸ در این منطقه هستند؛ همه شهرهای اسرائیل، همه مراکز حکومتی، وزارت دفاع، ستاد ارتش، مراکز صنعتی و… آن حرفی که فرمانده ارتش ما برادر عزیزم امیر سرلشکر موسوی زد، حرف محاسبهشدهای بود؛ خبرنگاری قبلاً از امیر موسوی پرسیده بود که اگر جنگی بین ایران و اسرائیل اتفاق بیفتد، ارتش، سپاه و نیروهای مسلح ایران چگونه میتوانند اسرائیل را شکست دهند؟ او در پاسخ گفته بود که اگر شرایطی و امکانی به وجود بیاید که ارتش و سپاه در کنار هم در مقابل ارتش اسرائیل قرار بگیریم، فقط با یک عملیات و نه بیشتر در همان مقیاس عملیاتهایی مثل فتحالمبین و بیتالمقدس کار اسرائیل را تمام میکنیم؛ یعنی اگر از جنوب لبنان، از جولان و از همین کرانه غربی و از خود غزه نیرویی در حد همین رزمندگان فتحالمبین به اسرائیل حمله کنند، کار آنها تمام است و ارتش اسرائیل نابود میشود و واقعه ۷ اکتبر هم نمونهای از این مسأله بود؛ اسرائیل نتوانست حتی در مقابل یک گروه چریکی و نه یک ارتش منظم به درستی عمل کند؛ آن هم حملهای که فقط حدود ۱۶ تا ۲۰ ساعت به طول انجامید؛ پس این ارتش پر مدعا تصویری که از خودش میسازد، دروغین است.
وضعیت کنونی اسرائیل را از حیث مؤلفههای جغرافیایی و جمعیتی چگونه میبینید؟ فکر میکنید بحرانهای مختلفی که رژیم اسرائیل با آنها روبهرو است تا چه اندازه این رژیم را شکننده و ضعیف کرده است؟
ما نباید فکر کنیم که اسرائیل همان چیزی است که خودش و رسانههای غربی به تصویر میکشند. بعضی وقتها اسرائیل میآید در ایران کاری انجام میدهد و مثلاً دانشمند هستهای ما را ترور میکند یا اقدام انفجاری در یک نقطه محدود انجام میدهد و بعد این کار خودش را بسیار بزرگتر از چیزی که بوده نشان میدهد؛ کل امپراطوری رسانهای غرب هم از او پشتیبانی میکند؛ چون اسرائیل با کمکهای مستقیم آمریکا و اروپا سرپاست، همه امکانات را به رایگان در اختیارش قرار میدهند؛ پول، تجهیزات، پیشرفتهترین سلاحها و هر نوع کمکی که بخواهد.
در حال حاضر فرمانده سنتکام در تلآویو قرارگاه عملیاتی برپا کرده و از نزدیک در حال فرماندهی میدان جنگ است. سربازان فرانسوی، انگلیسی و آمریکایی در کنار سربازان اسرائیلی میجنگند؛ یعنی اسرائیل چنین رژیم جعلیای است.
کتابی هست به نام جغرافیای سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقا که آلاسدایر درایسدل و جرالد هنری بلیک که دو جغرافیدان انگلیسی هستند، آن را در دهه ۸۰ میلادی نوشتهاند و توسط خانم درّه میرحیدر ترجمه شده و خواندن آن را به شما پیشنهاد میکنم؛ در بخش دوم کتاب تحت عنوان «جداسازی و سیر تکامل نظام دولتها» وارد بحث اسرائیل شده و نوشته است: اسرائیل یک پارادوکس است و ثمره یک ایدئولوژی افراطی به نام صهیونیسم است؛ مسائل بسیار حادی دارد و هرگز قادر به واحدسازی این مردمی که از سراسر دنیا گرد آورده، نیست.
در این کتاب آمده که جمعیت یهودیهای اسرائیل از سراسر دنیا از ۱۰۲ کشور مختلف آورده شده و در اینجا جمع شدهاند و این جمعیت گردآوری شده، چند زبانه است و حداقل به ۱۵ زبان تکلم میکنند (عبری - عربی - انگلیسی - لهستانی - روسی - آلمانی - ایرانی - اسپانیایی - آفریقایی و…). دلیل این شکستی که متوجه اسرائیل شد و قادر به ترمیم آن نخواهد بود، چیزی نیست جز اینکه این ارتش و این دولت جعلی اسرائیل و جامعهای که در آن سرزمین اشغالی جمع شدهاند، بیهویتاند و فاقد علت وجودی هستند که عامل مهم تشکیلدهنده یک دولت و ملت است هویت ملی ندارند - پیوستگی فرهنگی ندارند و هیچکدام از عناصر و مؤلفههای مهم را که یک دولت و ملت باید داشته باشند، ندارند.
اینها هویتی ندارند؛ نه هویت فرهنگی دارند و نه هویت ملی و نه به هم پیوستهاند؛ یعنی انسجام و پیوندی میان آنها وجود ندارد. وضعیت این جمعیت با وضعیت مردم ایران اصلاً قابل قیاس نیست؛ مردم ایران پیوندهای مستحکم و قوی با یکدیگر دارند؛ عواملی مانند تجانس مذهبی، تجانس نژادی، تجانس زبانی و تجانس قومی که در ایران هست در کمتر جایی از دنیا وجود دارد.
دشمنان و رسانههای معاند غرب سعی دارند القا کنند که تنوع قومیتی در ایران سبب شکاف میان جامعه ما شده است، در حالی که در واقعیت اینگونه نیست؛ درست است که در ایران تنوع فرهنگی و قومی وجود دارد، اما مردم ایران از این تفاوتها در راستای همدلی خود استفاده میکنند و اتفاقاً این تنوع و تفاوت، صمیمیتها را بیشتر کرده است. همه این قومیتها و گروههای متنوع در جامعه ایران هر زمان که ذرهای احساس خطر میکنند، یکدل و یکزبان کنار هم میمانند و برای دفاع از ایران با هم متحد میشوند.
عوامل موقعیت راهبردی و فضا، وحدت سرزمینی، ریشه کهن تاریخی، تجانس زبان، مذهب و دین و نژاد و قومیت، ساختار فرهنگی، آرمان سیاسی و حکومت قدرتمند مرکزی از عوامل درونزا و تهدیدات خارجی (به تحریک استکبار جهانی) از عوامل برونزا هستند که در ایجاد و افزایش همبستگی و وحدت و پیوستگی میان ساکنان سرزمین ایران مؤثرند؛ اما در اسرائیل چنین چیزی وجود ندارد؛ هیچکدام از این پیوندها وجود ندارد؛ اسرائیل هیچکدام از مؤلفههایی را که علت وجودی یک کشور است و بر اساس آنها یک کشور تشکیل میشود، ندارد.
درباره عملیات وعده صادق توضیح دهید و ابعاد داخلی و بینالمللی آن را برای مخاطبان خارجی بیان کنید.
دو عملیات «طوفانالاقصی» که توسط حماس انجام شد و عملیات «وعده صادق» که اقدام نظامی مستقیم ایران علیه رژیم بود، بهوضوح نشان داد که اسرائیل بهشدت آسیبپذیر است. دیگر هیچ چیز به قبل از طوفانالاقصی و اقدام مستقیم نظامی جمهوری اسلامی برنمیگردد. هر شکل از پاسخ رژیم برای رهایی از باتلاقی که در آن گرفتار شده، باعث فرورفتگی بیشتر خواهد شد. محورهای مقاومت دست برتر را دارند و افق ۱۰ سال آینده محور مقاومت دیدن دارد. تاریخ از نو بازخوانی خواهد شد.
ملتهای مظلوم منطقه بهویژه ملت مظلوم و مسلمان فلسطین و لبنان در برابر اشغالگر صهیونیستی راه مقاومت را آموختهاند و به فضل پروردگار بر رژیم اشغالگر صهیونیستی به کمک همه دولتها و ملتهای مسلمان از جمله جمهوری اسلامی ایران غلبه خواهند کرد و او را شکست خواهند داد.
مشخصههای آمریکا و رژیم صهیونیستی را در منطقه همه ملتها میبینند؛ اشغال سرزمین ملتی مسلمان، آواره کردن ملت فلسطین، زورگویی، باجخواهی، جنایت و نسلکشی و کشتار طی ۷۰ سال ادامه دارد و ملت مسلمان فلسطین حاضر به تسلیم شدن در برابر آمریکا و رژیم صهیونیستی نیستند.
مهمترین برجستگی عملیات وعده صادق ظهور اراده و تصمیم رهبری ایران بود که همه دشمنان را غافلگیر کرد؛ اسرائیل که تصور میکرد یک دژ نظامی نفوذناپذیر است، مورد تهاجم و نفوذ موشکها و پهپادها قرار گرفت و نفس اراده و تصمیم ملت بزرگ ایران که در رهبری انقلاب متجلی شد، اهمیت استراتژیک دارد. اینکه چه میزان از شلیکهای ایران بر اهداف اصابت کرده، به مراتب اهمیت کمتری دارد. عملیات وعده صادق، عبور از بازدارندگی خودساخته و توهمی رژیم صهیونیستی بود که تصور میکرد با تکیه بر قدرتهای آمریکا و ناتو، بازدارندگیاش تضمین شده است.
وقتی که دیدند رهبری ایران تصمیم قاطع خود را برای تنبیه متجاوز اسرائیلی گرفته است، همه با هراس به کمک اسرائیل آمدند. آمریکا با حمایت کامل و گلچینی از قدرتهای ناتو بهویژه انگلیس و فرانسه و برخی کشورهای منطقه، لایههای دفاعی متعددی در برابر قدرت تهاجمی موشکی و پهپادی ایران ایجاد کردند و در جغرافیایی به وسعت حداقل یک میلیون کیلومتر مربع بر فراز فضاهای عراق، اردن، شمال عربستان، دریای سرخ، شرق مدیترانه، قبرس و فلسطین اشغالی آرایش دفاعی گرفتند و علیرغم این دیوارهای دفاعی در حمایت از رژیم صهیونیستی، موشکهای پرقدرت ایران از سپرهای دفاع موشکی عبور کرد و دو مرکز نظامی نواتیم و شلاخیم را درهم کوبید.
رژیم صهیونیستی جرأت نکرد تصاویری از این دو پایگاه نظامی را به دنیا نشان بدهد؛ اگر آمریکاییها، انگلیسیها و فرانسویها و سنتکام به کمک رژیم صهیونیستی نمیآمدند، قطعاً ۸۰ درصد از پرتابههای ایران، پایگاههای نظامی رژیم صهیونیستی را درهم میکوبیدند.
با عملیات وعده صادق، آرایش استراتژیک یکبار دیگر به سود جمهوری اسلامی ایران تغییر کرد و این تغییر در شرایطی اتفاق افتاد که آمریکا اعلام کرد «ما کنار اسرائیل با اراده آهنین ایستادهایم!» آمریکا و رژیم صهیونیستی و سایر قدرتهای غربی که به کمک اسرائیل آمدند، در طول عملیات، ۱۰ ساعت در هراس و اضطراب و دلهره بهسر بردند و شاهد تحمیل اراده ملت ایران و شکست بازدارندگی اسرائیل بودند. قدرت ایران را همگان تحسین کردند که بدون غافلگیری و با اعلام قبلی، رژیم صهیونیستی را تنبیه کرد و در حقیقت، سیلیها و مشتهای محکمی به لات گستاخ و جنایتکار منطقه زد و او را سر جایش نشاند.
این عملیات تهاجمی را در پاسخ به جنایت رژیم صهیونیستی علیه فرماندهانش در کنسولگری و سفارت ایران در دمشق انجام داد که به درخواست دولت سوریه در آنجا مستقر شدهاند؛ عملیات تهاجمی وعده صادق را بخشی از نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برعهده داشت که این بخش کوچک، تنها ۲۰ درصد توان تهاجمی خود را به کار گرفت و در مقابل، آمریکا و ناتو و سنتکام و رژیم صهیونیستی با ۲۴۰ فروند هواپیمای جنگنده و سامانههای متعدد ضد موشکی مستقر بر ناوهای آمریکا در مدیترانه و دریای سرخ و سامانههای ضد موشکی رژیم صهیونیستی با هراس به دفاع برخاستند و آن بخش کوچک نیروی هوافضای سپاه با ۸۰ درصد توان تهاجمی خود آماده بود تا بنا به دستور موجهای بعدی حمله را آغاز کند؛ اما فرماندهان ایران تشخیص دادند که تنبیه رژیم صهیونیستی در همین حد کفایت میکند و حمایت اینگونه از رژیم صهیونیستی از سوی آمریکا، انگلیس، فرانسه و دولتهای اروپایی، انسان را یاد جنگهای صلیبی میاندازد.
آمریکا و دولتهای اروپایی شریک قطعی جنایات رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی هستند و هرگز این هزینههای راهبردی که آمریکا و دولتهای اروپایی برای حمایت از رژیم صهیونیستی میپردازند، مورد قبول ملتهای غربی نیست. آیا انسانهایی حکیم و عاقل در جامعه غرب پیدا خواهد شد تا به کمک ملتهایشان، مانع سیاستهای دولتهای خود در حمایت از نسلکشی و ویرانگری اسرائیل غاصب علیه ملت مظلوم فلسطین بشوند؟
یعنی واقعیت اسرائیل با آنچه در رسانهها از خود به نمایش میگذارد، یکی نیست؟
خیر. تصویری که اسرائیل از خودش در رسانهها میسازد، هرگز با تصویر واقعی اسرائیل در داخل سرزمین فلسطین اشغالی انطباق ندارد. تصویر دروغین از خودش میسازد؛ اینکه من بی حریفم و حریف ندارم.
در عملیات ۷ اکتبر تمام هیمنه دروغینش شکسته شد؛ توسط هزار و ۱۰۰ یا هزار و ۲۰۰ نفر از رزمندگان یک گروه چریکی که همه نظامیان میدانند این تعداد، استعداد رزمی و مانوری یک تیپ پیاده است. هزار و ۱۰۰ نفر به این ارتش پرمدعا حمله کردند؛ بعضی از رزمندگان حماس میگویند که اسرائیلیها خواب بودند، شراب خورده بودند؛ همه در تانکها و در قرارگاهها، خواب بودند؛ اصلاً باورمان نمیشد که ارتش اسرائیل با یک عملیات چندساعته ما تا این اندازه فرو بپاشد. خود آمریکاییها هم میگویند؛ بلینکن که وزیر خارجه آمریکاست و به کشورهای عربی رفت و آمد میکند، به منطقه که آمده بود، به نخستوزیر عراق گفته بود که ارتش اسرائیل فروپاشیده بود و کارش تقریباً تمام بود؛ ما رفتیم و به آنها کمک کردیم و این ارتش را از زمین بلند کردیم و نگهاش داشتیم تا به طور کامل از بین نرود و سعی کردیم آنها را مجاب کنیم تا ایستادگی کنند و با تکیه به ما کارشان را ادامه دهند؛ بنابراین رژیم صهیونیستی از نظر اقتصادی و نظامی به کمک حمایتهای مستقیم آمریکا و اروپا سر پا ایستاده است و به رایگان هر امکانی را که نیاز داشته باشد، در اختیارش قرار میدهند؛ حتی سلاح کشتار جمعی یعنی بمب اتم!
منبع:روزنامه ایران
باشگاه خبرنگاران جوان سیاسی دفاعی امنیتی